• آرشیو مطالب
  • لينك rss
  • پست الکترونیک
  • صفحه ي اصلي

اسلاید شو

 
وب سايت من
مدیر سایت: علیرضا باقری (دانشجوی دوره کارشناسی ارشد گرایش حقوق جزا و جرم شناسی ) وبسایت صوت حقوق هیچ سایتی و نمایندگی دیگری ندارد. فایل صوتی تشریحی و جزوه و سوالات دروس{ حقوق تجارت - حقوق مدنی - ایین دارسی کیفری - اصول فقه - ایین دادرسی مدنی - تدریس حقوق جزای عمومی و اختصاصی بر اساس قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 - متون حقوقی (lawtexts) - متون فقه ( شرح لمعه )} ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی تماس : alirezabagheri_arshad@yahoo.com 026-34421826 09124667931 09396941377
پروفایل مدیر وب سایت
موضوعات
جزوات حقوقی
نمودار های حقوقی
جزوه جزای اختصاصی 3
جزوه حقوق تجارت 3
جزوه قواعد فقه 1
دریافت فایل صوتی مدنی 7
جزوه جزای اختصاصی 1
جزوه مسئولیت مدنی
تدریس حقوق ثبت
تدریس حقوق اساسی
تدریس حقوق اداری
تدریس مقدمه علم حقوق
تدریس حقوق مدنی
تدریس ایین دادرسی مدنی
تدریس ایین دادرسی کیفری
تدریس حقوق مدنی
تدریس حقوق تجارت
تدریس اصول فقه
فایل صوتی تشریح جرایم رایانه ای
تدریس قانون مالیات های مستقیم
تدریس حقوق مدنی 5
الزامات خارج ازقرارداد (ضمان قهری)
فایل صوتی جزای اختصاصی 2
تدریس حقوق مدنی - عقود معین
فایل صوتی متون فقه
فایل صوتی ادله اثبات دعوا
فایل صوتی قوانین و مقررات ثبتی
آرشيو مطالب
عناوین مطالب وبلاگ
خرداد 1400
ارديبهشت 1400
آذر 1399
تير 1399
دی 1396
آذر 1396
مهر 1396
مرداد 1396
تير 1396
خرداد 1396
ارديبهشت 1396
فروردين 1396
اسفند 1395
بهمن 1395
دی 1395
آذر 1395
آبان 1395
مهر 1395
شهريور 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
شهريور 1394
مرداد 1394
خرداد 1394
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
اسفند 1393
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
بهمن 1392
دی 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
نويسندگان
علیرضا باقری
لوگو

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 287
بازدید هفته : 9301
بازدید ماه : 9327
بازدید کل : 361747
تعداد مطالب : 908
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

وبسایت صوت حقوق

اسلایدر

وبسایت صوت حقوق

وبلاگ-کد لوگو و بنر
 
واژه نامه محیط زیست
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:12

 (دانلود)


تاملی بر دعاوی اجاره در قانون شورای حل اختلاف
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10
 

تاملی بر دعاوی اجاره در قانون شورای حل اختلاف

 

از آنجایی که هدف از وضع قانون و تشکیل شورای حل اختلاف مطابق ماده ۱۸۹قانون برنامه سوم توسعه جلوگیری از تراکم پرونده در مرجع دادگستری است تا افراد در حداقل زمان و هزینه نسبت به احقاق حق خود اقدام نمایند، اما کماکان این هدف نادیده انگاشته شده و چه بسا درخصوص برخی دعاوی همچون دعاوی اجاره با نقض غرض قانونگذار مواجه ایم که دادخواه و دادرس را دچار تکلف نموده است . در این مقال سعی بر آن گردیده که با مقایسه دو قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۷۶ و قانون شورای حل اختلاف مصوب ۸۷ در کیفیت رسیدگی به اینگونه دعاوی اندکی تامل شود.

مطابق ماده ۵۱ قانون شورا که تصریح میدارد: “کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی الاثر اعلام میگردد .” بنابراین ارجح آن است که بموجب آخرین اراده مقنن قائل به نسخ ضمنی قانون روابط موجر و مستاجر۷۶ و آئین نامه آن در مورد اجاره های منعقده با سند عادی گردید .
بند دوم ماده ۱۱ قانون شورا رسیدگی به کلیه دعاوی مربوط به تخلیه عین مستاجره بجز دعوی مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه را در صلاحیت قاضی شورا اعلام می کند و این در حالیست که تا قبل از تصویب قانون جدید شورا ، دعاوی مربوط به تخلیه اماکن استیجاری مربوط به قانون ر.م.م ۷۶ وفق ماده ۳ آن ظرف یک هفته به انجام میرسید بدون اینکه تشریفات دادرسی باعث اطاله در رسیدگی گردد . در این خصوص ماده ۳ آئیننامه اجرایی قانون مذکور نیز بیانگر آن است:”رسیدگی به درخواست تخلیه در مورد سند عادی موضوع ماده ۲ قانون بدون تقدیم دادخواست و با ابطال تمبر مربوط به دعاوی غیر مالی و بدون رعایت تشریفات آئین دادرسی مدنی بعمل خواهد آمد.”

بنابراین مزیت مهم قانون ر.م.م نسبت به قانون شورا عدم اطاله در دعاوی مربوط به تخلیه است که ذیلا احصاء می گردد:
۱- در قانون ر.م.م مطالبه حق در قالب درخواست و در فرم مخصوص انجام میشود .(ماده ۱۰ آئیننامه)
۲- جلسه دادرسی تشکیل نمیگردد و صرف مستند قرار دادن اجاره نامه عادی تکافوی صدور دستور تخلیه را می نماید .
۳- تخلیه در قالب دستور قضایی اعمال میگردد نه بصورت حکم.(ماده ۳ قانون ر.م.م و ماده ۴ آئیننامه آن) همچنین مطابق نظریه مشورتی شماره ۱۰۹۴۰/۷-۱/۱۱/۷۹ دستور تخلیه رای محسوب نمیشود، تا مطابق مواد ۳۳۰ الی ۳۳۲ قابل تجدیدنظر باشد . معهذا مهلت ۲۰ روزه تجدیدنظرخواهی باعث به تعویق افتادن تخلیه نمیگردد .
ماده ۲۰ قانون شورا اشعار میدارد:”رسیدگی قاضی شورا از حیث اصول و قواعد ، تابع مقررات قانون آئین دادرسی مدنی و کیفری است.” و در ادامه در تبصره ماده ۲۱موارد شمول تشریفات دادرسی را احصا می کند . بنابراین قانون شورا در تعارض آشکار با ماده ۳ آئیننامه اجرایی ق.ر.م.م است. تبعا
موجری که مطابق قانون شورا خواستار تخلیه ملک خود می گردد، بصورت ذیل است:
۱- رسیدگی به امر تخلیه مورد اجاره ابتدائا با اقامه دادخواست صورت می پذیرد .(ماده ۲۰ قانون شورا و تبصره ۱ ماده ۲۱ )
۲- تشکیل جلسه دادرسی و استماع اظهارات طرفین الزامیست .(تبصره ۱ماده ۲۰ و تبصره های ماده ۲۱ قانون شورا)
۳- تخلیه به تبع اصدار رای واقع میشود نه دستور که چنین رایی علاوه بر قابلیت تجدیدنظرخواهی ، درصورتیکه موجبات صدور رای غیابی نیز فراهم باشد ، امر تخلیه را به مدت ۴۰ روز به تاخیر می اندازد و این، با اصل تسریع در رسیدگی شورای حل اختلاف در تعارض است . نتیجتا اینکه موارد احصایی فوق موجبات اطاله را فراهم می آورد .

در پایان باید خاطرنشان کرد که فرض بر آن است که قانونگذار در راستای بهبود و اجرای عدالت گام برمیدارد و قانون لاحق را با درنظر گرفتن همه جوانب آن وضع مینماید . بنابراین اقرب به صواب است که مقنن دراین خصوص تجدیدنظر نماید .
نویسنده : منصوره کریمی لقب – وکیل دادگستری


اثر ضمیمه نکردن سند استناد دعوا (صدور قرار عدم استماع و اخطار رفع نقص)
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10

بررسی اجمالی اثر ضمیمه نکردن سند استناد دعوا ( صدور قرار عدم استماع و اخطار رفع نقص )

مقدمه :

توسعه دانش حقوقی و قضایی نیازمند برنامه ریزی درسی و روشهای آموزش گوناگون و نوین است . یکی از روشهای آموزشی اثربخش و کاربردی ، مداقه و بحث و بررسی در خصوص آراء صادره از سوی دادگاه ها می باشد . روش فوق ضمن تحقق بخشیدن به هدف یاد شده ، موجب شناخت هرچه بیشتر رویه ها و آراء محاکم و بازشناسی نقاط قوت و ضعف آنها و همچنین کمک شایانی به ارتقاء دانش حقوقی و قضایی می باشد . باتوجه به آنچه گفته شد نگارنده برآن است تا در حد بضاعت با طرح آراء دادگاه بدوی و تجدیدنظر استان تهران به بحث و بررسی اجمالی اثر ضمیمه نکردن سند استنادی دعوا در موضوع ادله اثبات دعوا پرداخته و در پایان نتایج تجزیه و تحلیل موضوع فوق الذکر را ارائه نماید .

الف – خلاصه بحث و گردشکار پرونده
۱- خواهان ها به عنوان وراث آقای ح.ه دعوای الزام به تنظیم سند به طرفیت خوانده مطرح می نمایند .
۲- مستند خواهان ها مبایعه نامه می باشد که فی ما بین خوانده و آقای ح.ه تنظیم شده است .
۳- خواهان ها گواهی انحصار وراثت ( سند ) را ضمیمه دادخواست نمی نمایند .
۴- دادگاه بدوی به دلیل ضمیمه نکردن گواهی انحصار وراثت به موجب ماده ۲ ق.آ.د.م دعوی را غیر قابل استماع دانسته و رد آنرا صادر و اعلام می نماید .
۵- یکی از وراث به طرفیت خوانده به رای مذکور اعتراض و تجدید نظر خواهی می نماید .
۶- شعبه ۴۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران اعتراض خواهان را وارد دانسته و اعلام می دارد باید اخطار رفع نقص صورت می گرفت و مورد از موارد صدور قرار عدم استماع نمی باشد .
۷- دادگاه تجدیدنظر قرار عدم استماع را نقض کرده و پرونده را جهت ادامه رسیدگی به دادگاه بدوی اعاده می نماید .

ب: متن آراء صادر از سوی دادگاه بدوی و تجدید نظر
دادنامه : ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۴۳۰۰۹۶۲ تاریخ : ۳۰/۸/۱۳۹۱
رای دادگاه :
در خصوص دعوی خواهان ها به اسامی ن.س. و ب هر سه ه.و ط. الف به طرفیت الف .خ مبنی بر الزام خوانده به حضور در دفترخانه و تنظیم سند و انتقال رسمی شش دانگ یک آپارتمان به مساحت ۵۴/۷۲ متر مربع جزء پلاک ثبتی ۲۵۵ فزعی از ۱۸۵۷ اصلی بخش تهران با احتساب کلیه خسارات دادرسی مقوم به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۱ ریال دادگاه نظر به اینکه مستند خواهان ها مبایعه نامه مورخ ۲۱/۴/۸۴ می باشد که فی ما بین خوانده و آقای ح.ه تنظیم گردیده که علی رغم ادعای وراثت خریدار ( ح.ه) دلیلی مبنی بر وراثت انحصاری خویش را پیوست دادخواست ننموده اند بنابراین دعوی مستندا به ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی غیر قابل استماع تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام میگردد قرار صادره ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر تهران می باشد .
رئیس شعبه …. دادگاه عمومی حقوقی تهران
رای دادگاه
پرونده بیانگر اعتراض و تجدیدنظر خواهی خانم ن.ه. به طرفیت خانم الف.خ از دادنامه شماره ۹۰۵۷۵ ۱۸/۷/۱۳۹۰شعبه سوم دادگاه حقوقی تهران به موجب آن در خصوص دادخواست الزام به تنظیم سند رسمی شش دانگ یک واحد آپارتمان قرار عدم استماع دعوی صادر شده است باتوجه به مندرجات پرونده و ملاحظه دادخواست اولیه و مداقه در متن دادخواست حکایت از طرح دعوی به وراثت صورت گرفته است ولی خواهان ها گواهی احصار وراثت را پیوست نکرده اند برابر مقررات مواد ۵۱-۵۲- ۵۳- ۵۴- ۵۷ از قانون آیین دادرسی مدنی ، باید اخطار رفع نقص صورت می گرفت که مدیر دفتر محترم شعبه و در نهایت ریاست محترم شعبه اقدام نکرده اند و مورد از موارد صدور قرار عدم استماع نمی باشد بنابراین اعتراض را وارد تشخیص داده به استناد ماده ۳۵۳ از قانون مذکور قرار صادره را نقض نموده جهت ادامه رسیدگی به دادگاه بدوی اعاده می گردد رای صادره قطعی است .
رئیس شعبه ….. دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشار دادگاه
ج : اصطلاحات کلیدی :
ادله اثبات دعوا ، دلیل ، سند ، دادخواست ، رفع نقص ، عدم استماع دعوا
ذیلا برخی از اصطلاحات به دلیل فهم بیشتر موضوع و درک بهتر نقاط قوت و ضعف آراء صادره بطور مختصر تعریف و برخی از اصطلاحات به دلیل اهمیت خاص به طور مشروح توضیح داده می شود .
ادله اثبات دعوا : مراد از این اصطلاح آن دسته از دلایلی است که قانون آنها را در مقام اثبات مدعی در محاکم قانونی ، از قبیل اقرار ، شهادت گواهان ، اسناد و … به رسمیت شناخته است ، بنابراین هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هرگاه در مقام دفاع ، مدعی امری می شود که محتاج به دلیل باشد ، اثبات امر به عهده اوست . ( انصاری ، طاهری ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۹۳ )
دلایل اثبات دعوا عبارتند از : اقرار ، اسناد کتبی ، شهادت شهود ، امارات ، قسم شرایط هر یک از دلایل و انواع آن در موارد ۱۲۵۹ تا ۱۳۳۵ قانون مدنی به طور مبسوط آمده است . ( شمس ،۱۳۸۸،ص ۷۸ )
دلیل: به موجب ماده ۱۹۴ ق.آ.د .م دلیل عبارت است از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد می نمایند . یکی از دلایل سند است . ( پیشین ، ۲۲۳)
سند : در لغت به معنای « آنچه بدان اعتماد کنند » آمده است ( معین ، ۱۳۶۰ ) . با این مفهوم سند می تواند به صورت نوشته یا گفته یا حتی پیکره ای ، شیئی سفالی ، سکه ای فلزی ، لباس و غیر آن باشد . در اصطلاح حقوقی و به موجب ماده ۱۲۸۴ ق.م سند عبارت است از هر نوشته که در تمام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد .( اباذری ، ۱۳۸۴ ،ص ۲۸ ) . بنابراین نوشته در صورتی سند شمرده می شود که بتواند در دادرسی دلیل قرار گیرد .
دادخواست : عبارت است از نوشته ای که مدعی خواسته خود را با نوشتن بر آن و رعایت شرایط و مقررات قانونی به دادگاه تقدیم می نماید . ( انصاری ، طاهری ، ۱۳۸۸ ،ص ۵۶۸ . ) . قانون تعریفی از دادخواست ننموده اما مشخصات آنرا بیان کرده است ، دادخواست از دو کلمه « داد» و خواست ترکیب شده است . داد به معنای عدل ، قانون و تظلم خواهی است و « خواست » به عنوان خواسته ، ادعا و طلب کردن می باشد . ( اباذر ، فومشی ، ۱۳۸۴ص۱۱) از نظر اصطلاحی دادخواست برگ چاپی مخصوص است که خواهان به منظور اقامه دعوا می بایست آن را برابر مقررات قانون آیین دادرسی مدنی تنظیم نموده تا با تسلیم آن به دادگاه صالح رسما رسیدگی به دعوای او آغاز شود . بعضی از حقوق دانان واژه دادخواست را در ماده ۴۸ ق.آ.د.م در معنای عام آن یعنی دادخواهی کردن ، تفسیر نموده اند ( حیاتی ،۱۳۹۰ص۱۱ ) . ماده مذکور مقرر می دارد شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست … همچنین ماده ۵۱ همین قانون شرایط دادخواست را در ۷ بند و ۲ تبصره مشخص نموده است .
رفع نقص : به معنای برداشتن ، ازاله و ابطال وضعیتی که پدید آمده است می باشد ، مانند رفع زیان و نقص ، چنانکه خسارت زیان دیده را ، رفع کردن می گویند ( طاهری ،انصاری ، ۱۳۸۸ ، ص ۲۵۹ ) .
نقص نیز به معنای کمی کاستی ، عیب و کمبود در چیزی می باشد . در اینجا مقصود از رفع نقص جبران و کاستی و عیب در دادخواست و یا پرونده مورد دعوا می باشد (معین ، ۱۳۶۰ ، ص ۱۹۲۹ ) .
ماده ۵۳ و ۵۴ آ.د.م به موارد و چگونگی رفع نقص توسط مدیر دفتر دادگاه به طور مشروع پرداخته است .
قرارعدم استماع : به معنای رای ونظر دادگاه در نشنیدن دعوا و به عبارتی عدم پذیرش و به جریان نیافتادن و رسیدگی دعواست . شعب دادگاه تصمیمات متنوعی را راجع به پرونده های موجود خود می گیرند .
رای اعم است از قرار و حکم لذا ممکن است قاضی انواعی از قرارها را به مناسبت هایی صادر کند . ویژگی تمام قرارهای دادگاه آن است که دخالتی در ماهیت دعوا ندارند . رد دعوا و عدم استماع دعوا به عنوان دو قرار خارج کنند پرونده از جریان دادرسی در دادگاه ها مطرح هستند .
قانون از قرار عدم استماع سخن گفته ، اما معیاری در موارد صدور چنین قراری پیش بینی نکرده است . قانون گذار قرار عدم استماع را با قرار رد دعوا با هم در بند ( ب) ماده م ۳۳۲ ق.آ.د. م که ناظر به قرارهای قابل تجدید نظر است آورده است ( انصاری ، طاهری ، ۱۳۸۸ ص ۳۸۵ ) . به موجب این ماده رای صادره در مورد قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا قابل درخواست تجدید نظر می باشد .
در قرار عدم استماع دعوا ، اصولا رسیدگی توسط دادگاه انجام نگرفته است و مبنای اتخاذ چنین تصمیمی آن است که ، شرطی از شرایط اساسی اقامه دعوا وجود ندارد .
قرار عدم استماع دعوی ، قراری متفاوت از قرار رد دادخواست ، رد دعوی و ابطال دادخواست و سقوط دعواست ، این قرار هیچ گاه در اثناء رسیدگی صادر نمی شود . گرچه ضابطه خاص در صدور این قرار نیست ولی در موارد مطرح در قانون توسط قاضی صادر می گردد . عدم استماع دعوی زمانی است که شرایط طرح دعوی رعایت نشده است .
قرار مذکور زمانی صادر می شود که رسیدگی به ماهیت دعوا به علت مانعی که وجود دارد قانونا مجاز نیست . اقامه مجدد دعوا پس از صدور قرار مذبور اصولا بلامانع است مگر اینکه با مانع دیگری مواجه باشد .
لازم به ذکر است در قانون ، دادگاه بدوی مکلف به صدور قرار عدم استماع دعوی نشده است بلکه موارد آن را تحت عنوان قرار رد دعوا ذکر کرده مثل بند ب ماده ۳۳۲ و بند ۲ قسمت ب ماده ۱۹ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب . همانطور که گفته شد قرار عدم استماع دعوی هیچوقت در اثناء دعوی صادر نمی شود مگر در حین رسیدگی ، دادگاه متوجه آن گردد ( کاظم زاده ، ۱۳۹۳ ، ص ۱۵ ) .
همچنین به موجب بند ب از ماده ۳۳۲ ق.آ.م قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا باشد قابل تجدید نظر می باشد و مطابق ماده ۳۳۵ اشخاص زیر حق درخواست تجدید نظر دارند :
– طرفین دعوا
– وکلا
– و یا نمایندگان قانونی آنها .
در این ارتباط به موجب ماده ۳۵۵ ق .آ. د.م در صورتیکه دادگاه تجدید نظر قرار دادگاه بدوی را در مورد رد یا عدم استماع دعوا به جهت یاد شده در قرار ، موجه نداند ولی به جهات قانونی دیگر دعوا را مردود یا غیر قابل استماع تشخیص دهد ، در نهایت قرار صادره را تایید خواهد کرد .
به موجب ماده ۳۵۰ نیز عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی ، موجب نقص رای در مرحله تجدید نظر نخواهد بود . در این موارد دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به رفع نقص اقدام نماید در صورت عدم اقدام و همچنین در صورتی که سمت دادخواست دهنده محرز نباشد دادگاه رای صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر می نماید .
لازم به ذکر است در فصل پنجم آ.د.م جهات تجدید نظر یادآوری شده است که بر اساس آن هر دادخواستی که نکات یادشده در بندهای ۶،۵،۴،۳،۲ ماده (۳۴۱) و موارد ۳۴۲ و ۳۴۳ در آن رعایت نشده باشد به جریان نمی افتد و مدیر دفتر دادگاه بدوی ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست نقایص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده بطور کتبی اطلاع داده و از روز ابلاغ ده روز به او مهلت می دهد که نقایص را رفع کند و اگر محتاج به تجدید دادخواست است آن را تجدید نماید ، در غیر این صورت برابر تبصره (۲) ماده ۱۳۳۹ اقدام خواهد شد .
در ماده ۳۸۳ نیز مدیر دفتر دادگاه موظف شده ظرف دو روز از تاریخ رسید دادخواست نقایص آن را بطور مشخص به دادخواست دهنده اخطار نماید و ده روز به او فرصت دهد که نقایص را رفع کند … در صورتیکه نقایص ظرف ۱۰ روز رفع نشود دعوا رد خواهد شد .

قرار رد دادخواست دفتری و آثار حقوقی آن :
قرار رد دادخواست از جمله قرارهای شکلی است که از ناحیه دفتر دادگاه و در مواردی از طرف دادرسی دادگاه صادر می شود . موارد قرار رد دادخواست دفتری یا قرار توقیف دادخواست در دو مرحله متفاوت صادر می شوند. یک مرحله قبل از تکمیل پرونده و مرحله دیگر به بعد از تکمیل آن مربوط می گردد .
مرحله قبل از تکمیل پرونده شامل موارد ۵۱،۵۳،۵۴،۵۶ و مرحله بعد از تکمیل پرونده شامل موارد ۵۵،۵۶ می گردد .
آثار حقوقی قرار رد دادخواست دفتری :
۱- این قرار یک تصمیم قضایی است که به طور استثنایی توسط مدیر دفتر یا جانشین او صادر می شود .
۲- تنها ناظر به دادخواست بدوی نیست به جز موارد خاص .
۳- مربوط به ایرادات دادخواست است که مانع به جریان افتادن آن می گردد .
۴- جز در یک مورد ( موضوع ماده ۵۶ ق.آ.د .م ) که غیر قابل اعتراض است در بقیه موارد ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ در همان دادگاه قابل شکایت می باشد .
۵- اصدار چنین قراری مانع تجدید دادخواست نمی باشد ، پس خواهان بار دیگر می تواند همان دعوی را به موجب دادخواست جداگانه ای طرح کند .
۶- این قرار بدون ورود به ماهیت دعوی و به صورت شکلی صادر می شود و از قاعده اعتبار امر مختومه برخوردار نمی باشد ( کاظم زاده ،۱۳۹۳،ص ۱۷و۲۰) .
ه: تجزیه و تحلیل آراء صادره :
۱- به نظر می رسد رای صادره از سوی دادگاه بدوی می توانست گویا و روان تر از آنچه انشاء شده است صورت گیرد . متاسفانه این اشکال در آراء دادگاهها بعضا مشاهده می شود و همین امر موجب ابهام و برداشت های متفاوت و حتی اشتباه از آراء می گردد . تحول در ادبیات و انشاء آرای صادره توسط دادگاهها از موضوعات مهمی است که قوه قضائیه باید به آن اهتمام جدی نماید .
۲- در ابتدای امر به نظر می رسد استناد دادگاه نخستین به ماده ۲ ق.آ.د.م مبنی بر غیر قابل استماع بودن دعوی و رد آن صحیح می باشد ، زیرا به موجب ماده فوق الذکر ( هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند ) حال آنکه سند قانونی که روشن نماید خواهان ها یکی از وضعیت مذکور را دارا می باشند را ارائه نداده اند . بنابراین شعبه مربوطه اقدام به صدور قرار عدم استماع نموده و دعوا را رد کرده است ، در حالیکه آنچه در ماده ۲ قانون مذکور بر آن تاکید شده است در واقع در دادخواست تقدیمی تحقق یافته یعنی اولا خواهان ها رسیدگی را از دادگاه خواسته اند ، ثانیا وارث خریدار می باشند و ثالثا اشخاص ذینفع و نمایندگان قانونی تلقی می گردند لیکن فقط سندی که احراز نماید خواهان ها همان وراث ادعایی می باشند ارائه نشده است . یعنی شرایط اساسی و ماهیتی دعوا در دادخواست وجود داشته است .
۳- به رغم موارد مذکور در بند ۱ باید توجه داشت که در عدم استماع دعوا باید شرطی از شرایط اساسی اقامه دعوا وجود نداشته باشد در حالیکه خواهان ها با ارائه مبایعه نامه و ذکر سمت خود به عنوان وارث،خواسته یعنی شرایط پذیرفته شدن دادخواست و شروع رسیدگی را فراهم آورده اند و به نظر می رسد دلیلی برای عدم استماع وجود نداشته باشد . اگرچه گواهی انحصار وراثت لازمه شروع رسیدگی است و تا ارائه نشدن آن رسیدگی متوقف خواهد شد ولی رد نخواهد شد زیرا به موجب بند ۲ ماده ۵۳ آ، د، م وقتی که بندهای ۲،۳،۴،۵،۶ همین قانون رعایت نشده باشد دادخواست توسط دفتر دادگاه پذیرفته می شود اما برای به جریان افتادن آن ( رفع توقف ) باید تکمیل گردد . در واقع موارد مذکور موجب عدم استماع و رد دعوا نمی شود بلکه باید تکمیل گردد و به عبارتی رفع نقص گردد . در این صورت دفتر دادگاه با رعایت مهلت قانونی باید به خواهان ابلاغ نماید که طی ۱۰ روز نقص پرونده را ( ارائه سند گواهی انحصار وراثت ) رفع نماید در غیر این صورت دعوا قابلیت استماع نداشته و رد خواهد گشت .
۴- قرار عدم استماع دعوی به معنی عدم پذیرش دعوی در دادگاه است و منصرف به ایرادات خود دعوی است نه اصحاب دعوی یا عوامل دیگر به عبارتی اگر حتی از همان دعوی رفع ایراد هم بشود آن دعوا مسموع نخواهد بود در حالیکه ضمیمه نکردن گواهی انحصار وراثت امری است شکلی و در صورتی که ایراد انضمام آن رفع شود قابلیت طرح و ادامه رسیدگی وجود دارد و اساسا ایرادی نیست که در خود دعوی باشد و دعوی فی نفسه قابل طرح نباشد .
۵- در فرض عدم رفع نقص در مهلت ۱۰ روزه بازهم دعوا در عین حالی که رد می گردد تحت عنوان قرار عدم استماع نمی تواند رد شود و در صورتی که پس پایان مهلت مذکور و رد دعوا امکان رفع نقص یاد شده میسر گردد ، خواهان می تواند طی دادخواست جدیدی دعوا را مطرح نماید اما دعوای عدم استماع اگر ایرادی به آن وارد باشد به لحاظ اینکه نقص متوجه اصل دعواست امکان طرح آن نخواهد بود .
لازم به ذکر است مدعی مکلف است رونوشت یا روگرفت گواهی شده سندی را که مایل است یا باید تقدیم نماید تهیه و به پیوست دادخواست تسلیم نماید . بنابراین لازم نیست و نباید اصل سند پیوست دادخواست شود .
۶- قرار عدم استماع یکی از قرارهای قابل تجدید نظر است ( بند ب ماده ۳۳۲ آ.د.م ) و به رغم آنکه در هیچیک از مواد این قانون موارد صدور آن پیش بینی نشده است در موارد زیر صادر می شود :
• دعوا با توجه به سایر مواد قانون آ.د،م و یا سایر مقررات غیر قابل استناد باشد .( موضوع ماده ۱۶۳)
• اساس دعوا مشروع نباشد ( موضوع ماده ۶۵۴ ق.م )
• رسیدگی به ماهیت دعوا ، به علت مانعی که وجود دارد ، قانونا مجاز نبوده و در صورت احراز موضوع مورد ادعا خواهان ترتب آثار قانونی بر آن غیر ممکن است مثل دعوایی که موجر صرفا به ادعای پایان یافتن مدت ملک اجاره که به منظور کسب و پیشه واگذار شده ، علیه مستاجر ملک دعوی تخلیه اقامه نماید در حالی که عقد اجاره مشمول قانون موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶ باشد .
• دعوا غیر قابل تفکیک باشد .
• چنانچه در تاریخ تقدیم دادخواست ، خوانده فوت کرده باشد .
• در صورتیکه قانونگذار در خصوص مورد ، قرار رد دعوا را پیش بینی ننموده باشد ( شمس ، عبدالله ، ۱۳۸۷ ، ص ۲۴۲) .
همان طور که ملاحظه می شود موارد مذکور معطوف به جنبه ماهیتی و یا اشکالات قانونی است و شامل موارد شکلی نمی شود .بنابراین باتوجه به موارد فوق الذکر دادگاه تجدید نظر به درستی اعتراض خواهان را وارد تشخیص و با توجه به ماده ۳۵۳ رای دادگاه بدوی را نقض و پرونده را جهت ادامه رسیدگی به دادگاه مذکور اعاده نموده است .
نتایج آموزشی و کاربردی :
نتایجی که از آراء صادر و توضیحات ارائه شده حاصل می گردد به شرح زیر می باشد:
۱- اگر دعوا به عنوان ورثه دیگری طرح شده ولی برگه انحصار وراثت ضمیمه دادخواست نباشد ، مورد از موارد اخطار رفع نقص است و نه صدور قرار عدم استماع .
۲- تنظیم و تقدیم دادخواست و توجه به شرایط آن نقش فوق العاده ای در پذیرش ثبت و شروع به رسیدگی دارد ، بنابراین اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی باید در تنظیم دادخواست و انضمام اسناد موثر در رسیدگی دقت لازم و همه جانبه را بنمایند .
۳- در طرح و پیگیری دعوا باید به مواعید قانونی توجه خاص داشت و در خصوص پرونده مذکور به موعد قانونی رفع نقص کامل یعنی مدت ده روزه توجه نمایند تا مواجه با قرار رد دعوای دادخواست نگردند .
۴- دفاتر دادگاهها باید در خصوص وظایفی که به عهده دارند با دقت لازم آموزش داده شده و توجیه گردند تا موجب بوجود آمدن مشکلات گوناگون از جمله تجدید یا اطاله دادرسی نشده و یا باعث خسارت اشخاص نگردند .
۵- برای افزایش مهارت حرفه ای قضات ، وکلا و نمایندگان سازمانها و نهادهای دولتی و جهت پیشگیری از اشتباهات قضات ، اطاله دادرسی و تحمیل هزینه های مادی و معنوی به اشخاص و تشکیلات قضایی ، باید به تولید دانش و ارتقاء آموزش کاربردی اشخاص مذکور با روشهای گوناگون از جمله تجزیه و تحلیل آراء صادره توجه ویژه نموده و این مهم را باید از اولویت های نظام آموزشی ، دستگاه قضایی و سازمانهای دولتی می باشد .

منابع :
۱- مجموعه دانشنامه حقوق خصوصی ، مسعود انصاری ، محمد علی طاهری ، ۱۳۸۸ انتشارات جنگل ، جاودانه .
۲- مجموعه آرای قضایی ، دادگاههای تجدید نظر ( حقوقی) پژوهش ، قوه قضائیه آبان ۱۳۹۱ ، اراده انتشار رویه قضایی کشور .
۳- شمس ، عبداله ، اداله اثبات دعوا ، چاپ پنجم ، پاییز ۱۳۸۸ ، انتشارات دراک
۴- کاظم زاده ، علی ، انواع قرارهای مدنی ، چاپ اول ۱۳۹۳ ، انتشارات بهنامی
۵- حیاتی ، علی عباس ، کلیات آیین دادری مدنی ، چاپ اول ، بهار ۱۳۹۰ ، انتشارات میزان
۶- اباذری فومش ، منصور ، نحوه عمل تنظیم و نگارش انواع دادخواست ، چاپ هفتم ، ۱۳۸۴ ، انتشارات ثامن الحجج .
۷- مجموعه مشاوره های قضایی ، آیین دادرسی مدنی و اجرای احکام مدنی ، معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه ۱۳۹۲ ، انتشارات جنگل .
۸- مجموعه قانون مدنی ، معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری ،۱۳۸۸
۹- مجموعه آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ، معاونت حقوقی ریاست جمهوری ، اردیبهشت ماه ۱۳۹۰
۱۰- معین ، محمد ، فرهنگ لغات فارسی ، چاپ چهارم ، تهران ، ۱۳۶۰ انتشارات امیر کبیر

 

دکتر محمود رجبی-مهرماه 1393


تجهیز پلیس دبی به نرم‌افزار پیش‌بینی جرم
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10

تجهیز پلیس دبی به نرم‌افزار پیش‌بینی جرم

پلیس دبی

نیروی پلیس دبی علاوه بر دسترسی به ابرخودروهای بسیار سریع اکنون به یک نرم‌افزار پیش‌بینی جرم نیز مجهز شده‌ که نخستین نمونه در خاورمیانه تلقی می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از گیزمگ، نرم‌افزار "تصویربرداری فضایی خاورمیانه"(SIME) الگوهای موجود اطلاعات و جرائم در پایگاه داده پلیس را تحلیل کرده و سپس با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده به تولید داده‌های فوق‌العاده دقیق در ارتباط با زمان و مکان ارتکاب جرم بعدی می‌پردازد.

این اطلاعات در ادامه به تیم‌های گشت در مورد مناطقی که به نیروهای بیشتر برای جلوگیری از فعالیت‌های مجرمانه احتمالی نیاز دارند، ارسال می‌شود.

این فناوری در حال حاضر در سراسر جهان برای کمک به نیروهای پلیس در شناسایی نقاط مهم جرم و جنایت با هدف جلوگیری از رویداد آن‌ها استفاده می‌شود. برای مثال پلیس آمریکا در شهرهای مختلف از سیسم‌های مشابهی همچون Predpol و HunchLab استفاده می‌کند اما نتایج بدست آمده آن‌ها تا حدی درهم بوده است. اکنون پلیس  دبی نیز به این پشتیبانی هوش مصنوعی مجهز شده است.

اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی عملکرد نرم‌افزار SIME ارائه نشده اما سازندگان مدعی هستند که این سیستم  هوشمند می‌تواند الگوهای پیچیده رفتار مجرمانه را در وقایع به ظاهر بی‌ارتباط به دقت تشخیص داده و سپس احتمال وقوع مجدد جرم را پیش‌بینی کند. آن‌ها امیدوارند که این تحلیل‌ها در ترکیب با دانش و غرایز نیروهای پلیس با تجربه بتواند نیروی توانمندی را برای جلوگیری از جرم و جنایت تولید کند.


متن کامل منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10

متن کامل منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران

با امضای رییس دولت یازدهم متن منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد.

  متن کامل منشور حقوق شهروندی به شرح ذیل است :

اسناد مطالبات صندوق تامین خسارت بدنی در حکم اسناد لازم الاجراست
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10

یک حقوقدان در گفت‌وگو با «حمایت»: 


اسناد مطالبات صندوق تامین خسارت بدنی در حکم اسناد لازم الاجراست

 

 

گروه حقوقی- انسیه آبشاری: صندوق تامین خسارت‌های بدنی اگرچه نهاد دیرپایی در کشور ما نیست اما راه‌حل مناسبی برای جبران خسارت ناشی از تصادفات رانندگی برای کسانی است که یا بیمه‌ ندارند یا بیمه آنها منقضی شده یا به هر دلیلی بیمه امکان جبران خسارت ناشی از تصادف را ندارد.

در گذشته، در بسیاری از موارد، رانندگان مقصر و عاجز از پرداخت دیه، راهی زندان می‌شدند تا دیه و خسارت زیان‌دیده را پرداخت کنند اما با ایجاد صندوق تامین خسارت‌های بدنی، فرصتی ایجاد شد تا خسارت وارده از سوی این رانندگان جبران شده و از حبس بی‌مورد این افراد به خصوص در جرایم رانندگی غیرعمد جلوگیری شود.
مطابق با قانون، صندوق مکلف است، بدون اخذ تضمین از زیان‌‌دیده یا مسبب زیان، خسارت زیان‌دیده را پرداخت کند؛ در واقع، صندوق مذکور در حوادث بدنی غیر از فوت باید بلافاصله 50 درصد خسارت را به زیاندیده پرداخت کند. حسین طالع، حقوقدان و وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با «حمایت» به تشریح جایگاه صندوق تامین خسارت بدنی در نظام حقوقی ایران پرداخت و اظهار کرد: برای نخستین‌بار در جهت اطمینان از فراگیرشدن چتر حمایتی بیمه در مواردی که به علت فرار راننده مقصر یا شناخته‌نشدن مسئول حادثه و نداشتن بیمه‌نامه، جبران خسارت‌های بدنی زیان‌دیدگان توسط بیمه‌گران ممکن نبود، واحدی به نام صندوق تامین خسارت‌های بدنی در صنعت بیمه در دی ماه ١٣۴٧تاسیس شد.
وی با بیان اینکه صندوق تامین خسارت بدنی زیرنظر بیمه مرکزی اداره می‌شود، گفت: صندوق تامین خسارات بدنی از لحاظ ماهیت از جمله نهادهای عمومی غیردولتی محسوب می‌شود که در سال ١٣٨٧ تحول دیگری در نظام بیمه در حوزه بیمه اتفاق افتاد و آن هم پرداخت مابه التفاوت دیه زن و مرد توسط صندوق بود.
این حقوقدان با اشاره به اینکه در سال ١٣٩۴به موازات آخرین تحولات صورت گرفته در صنعت بیمه، مقررات صندوق نیز بسیار مفصل و حجیم‌تر شد، به گونه‌ای که فصل خاصی از قانون بیمه اجباری دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی به این موضوع اختصاص یافت، افزود: قانون فوق‌الذکر از سال  ٩٥لازم الاجرا شده است.

  صندوق باید بدون اخذ تضمین از زیان دیده خسارت را پرداخت کند
طالع ادامه داد: به موجب ماده ١٢ قانون اخیرالذکر که اشعار می‌دارد در مواردی که به علت عدم ظرفیت مجاز وسیله نقلیه مجموع خسارات بدنی زیان‌دیدگان وسیله‌نقلیه مقصر حادثه بیش از سقف قانونی باشد، مبلغ خسارت مورد تعهد بیمه‌گر به نسبت خسارات وارده به هریک از زیان‌دیدگان بین آنها تسهیم می‌شود و مابه التفاوت خسارت بدنی هر یک از زیان‌دیدگان توسط صندوق تامین خسارت‌های بدنی پرداخت و از مسبب حادثه بازیافت می‌شود.
وی بیان کرد: از دیگر مواردی که بر موضوعات داخل در صلاحیت صندوق می‌افزاید، می‌توان به ماده ١٣ قانون اخیرالذکر اشاره کرد که مقرر می‌دارد در مواقعی که مجموع خسارت بدنی زیان‌دیدگان خارج از وسیله نقلیه مسبب حادثه بیش از سقف تعهدات بدنی بیمه‌نامه باشد، مابه التفاوت توسط صندوق تامین خسارت‌های بدنی به قیمت یوم‌الادا پرداخت می‌شود.
این حقوقدان  اظهارکرد: به موجب قانون بیمه اجباری دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی، صندوق تامین خسارت بدنی در تمام خسارت‌های بدنی وارده به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضای بیمه‌نامه بطلان قرارداد بیمه، شناخته نشدن وسیله‌نقلیه مسبب حادثه، کسری پوشش بیمه‌نامه یا صدور حکم ورشکستگی بیمه‌گر قابل پرداخت نباشد و همچنین خسارت‌های بدنی که خارج از تعهدات بیمه‌گر باشد، توسط صندوق تامین خسارات بدنی جبران می‌شود.
طالع افزود: صندوق مکلف است، بدون اخذ تضمین از زیان‌‌دیده یا مسبب زیان، خسارت زیان‌دیده را پرداخت کند، در حوادث بدنی غیر از فوت صندوق مکلف است، بلافاصله 50 درصد خسارت را پرداخت کند و بقیه خسارت منوط به معین شدن میزان قطعی است،  البته اسناد مطالبات و پرداخت‌های خسارت صندوق در حکم اسناد لازم الاجرا است و از طریق دوایر اجرای سازمان ثبت اسناد و املاک قابل وصول است.
وی با بیان اینکه زیان‌دیده حق دارد با ارائه مدارک لازم به طور مستقیم به صندوق تامین خسارت‌های بدنی مراجعه کند، گفت: از ویژگی‌های صندوق تامین خسارت‌های بدنی می‌توان به حمایت از زیان‌دیدگانی که به علت حوادث تحت پوشش دچار خسارت بدنی شوند ولی بیمه‌گران تعهدی در جبران خسارت ندارد یا قادر به انجام تعهدات خود نیستند و همچنین تعهد صندوق در قبال اشخاص ثالث یک تکلیف قانونی است و حق مراجعه به صندوق محدود به مواردی است که جبران خسارت از طرف بیمه‌گران ممکن نباشد نیز اشاره کرد.

  منابع مالی صندوق تامین خسارت‌های بدنی
این حقوقدان در پاسخ به اینکه اعتبار مورد نیاز صندوق برای جبران خسارت زیاندیدگان چگونه تامین می‌شود، افزود:  بر اساس ماده24 قانون، 8 درصد حق بیمه اجباری دریافت شده از رانندگان برای بیمه وسایل نقلیه به حساب صندوق واریز خواهد شد. همچنین 20 درصد جریمه‌های وصولی راهنمایی و رانندگی و 20 درصد از کل هزینه‌های دادرسی و جزای نقدی وصولی توسط قوه قضاییه و تعزیرات حکومتی به این امر اختصاص می‌یابد. علاوه بر اینها، صندوق می‌تواند بخشی از منابع مالی خود را سرمایه‌گذاری کند یا از کمک‌های اعطایی ازسوی اشخاص حقیقی یا حقوقی بهره‌مند شود، این موارد نیز به درآمدهای صندوق افزوده خواهد شد.
وی تصریح کرد: اگر با وجود این منابع، پرداختی صندوق بیش از منابع تعیین شده برای آن باشد، دولت مکلف است در بودجه سنواتی، کسری صندوق را پیش‌بینی و برای اجرای قانون، در اختیار آنها قرار دهد.
طالع، در خصوص نظارت بر عملکرد صندوق نیز اظهار کرد: صندوق دارای یک مجمع عمومی، یک هیات مدیره و یک هیات نظارت است که بر اساس قانون، اعضای هرکدام از ارکان مشخص شده و بر کار صندوق نظارت خواهند داشت.


امکان استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10
 

صدور رای اصراری هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور 


استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع امکان پذیر است

 

 

زوجه‌ای که با استفاده از شرط وکالت در طلاق، از همسرش جدا شده بود، اما دوباره در ایام عده، شوهرش به وی رجوع کرده بود، پس از مدتی دوباره به استناد وکالت در طلاق، دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش برای طلاق به طرفیت شوهر را تقدیم دادگاه می‌کند. دادگاه بدوی و تجدیدنظر با پذیرش دادخواست، حکم به صدور گواهی عدم امکان سازش می‌دهند اما شعب دیوان عالی کشور با این نظر مخالفت می‌کنند، با ارجاع پرونده به شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر مازندران و اصرار این شعبه بر صدور حکم طلاق، موضوع در هیات عمومی شعب حقوقی رسیدگی و در نهایت منجر به صدور رای اصراری با عنوان «امکان استفاده مجدد زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع» می‌شود.

هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور در بررسی درخواست طلاق یکی از بانوان مازندرانی به استناد وکالت در طلاق، با پذیرش رای صادره از شعبه بدوی دادگستری نور و شعب 12 و 13 تجدیدنظر استان مازندران، استفاده دوباره زوجه از وکالت در طلاق پس از رجوع مجدد را امکان پذیر دانستند.

  رسیدگی اولیه به پرونده
بانویی در اردیبهشت ماه 1394 دادخواستی به طرفیت شوهر خود، به استناد وکالت در طلاق، تقدیم شعبه اول دادگاه عمومی شهرستان نور می‌کند که دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، با پذیرش درخواست زوجه، حکم به صدور گواهی عدم امکان سازش برای
 طلاق می‌کند.
با صدور این حکم، شوهر این خانم، از رای مذکور تجدیدنظرخواهی کرده و اعلام می‌کند که زوجه یکبار به استناد وکالت در طلاق، در شعبه هشتم دادگاه عمومی آمل خود را مطلقه کرده اما در ایام عده، دوباره رجوع کرده و این رجوع به ثبت رسیده است؛ بنابراین استفاده مجدد از وکالت‌نامه‌ای که یکبار استفاده شده، منتفی است. با این توضیحات، شوهر خواستار نقض رای بدوی صادره از دادگاه نور می‌شود. شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان مازندران، با این استدلال کرده که با تحقق رجوع، طلاق باطل شده و همان ازدواج اولیه و شرط ضمن آن پابرجا می‌ماند، اعتراض را وارد ندانسته و رأی بدوی را با صدور دادنامه‌ای در تیرماه 1394 مورد تایید قرار می‌دهد.
  اعتراض در دیوان عالی کشور
با توجه به اینکه احکام صادره راجع به اصل طلاق، قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است، شوهر از این حق استفاده کرده و در شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور از حکم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران، فرجام خواهی می‌کند. این بار قضات و مستشاران دیوان عالی کشور، اعتراض زوج را وارد دانسته و با این استدلال که یکبار از وکالت در طلاق استفاده شده و دیگر امکان استفاده مجدد از آن وجود ندارد، رأی دادگاه تجدید نظر استان مازندران را نقض و پرونده را به شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر آن استان به عنوان شعبه هم عرض، ارجاع می‌دهند.

  اصرار دادگاه تجدیدنظر بر رای قبلی
شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران به عنوان شعبه مرجوع علیه در پرونده ارجاعی از دیوان عالی کشور، با رسیدگی به پرونده، ضمن مخالفت با نظر شعبه دیوان عالی کشور، بر آرای قبلی که از سوی شعبه بدوی دادگاه نور و شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان مازندران صادر شده بود، اصرار می‌کند. با فرجام‌خواهی مجدد از رای صادره، شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور، با طرح مجدد این استدلال که امکان استفاده مجدد از وکالت در طلاق، پس از یکبار درخواست طلاق و رجوع، وجود ندارد، رای شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان مازندران را در موضوع صائب تشخیص نمی‌دهد و مطابق با قانون، اقدام به طرح پرونده در هیات عمومی دیوان عالی کشور می‌کند.

  صدور رای اصراری در دیوان عالی کشور
در نهایت، با طرح موضوع در هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور که با حضور رییس دیوان و رؤسا، مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی دیوان عالی کشور و نیز حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضوی مقدم، نماینده دادستان کل کشور برگزار شد، این هیات، به موضوع رسیدگی و با استماع گزارش از جریان پرونده و اعلام نظر تعدادی از قضات شرکت کننده و نماینده دادستان کل کشور، اقدام به صدور رای می‌کند.
هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور، برخلاف نظر شعبه یبست و هفتم دیوان عالی، با این نتیجه که طلاق سابق به جهت رجوع زایل و رابطه طرفین براساس همان عقد سابق که برای طلاق در مورد آن وکالت داده شده بوده اعاده گردیده است، استفاده مجدد از وکالت موصوف را صحیح دانسته و بر این اساس آراء دادگاه‌های استان مازندران را مورد تایید قرار داد.  به طور خلاصه در خصوص این پرونده می‌توان گفت، اگر در ضمن عقد نکاح، زوجه وکیل زوج در طلاق شود و سپس به استناد این وکالتنامه از شوهر طلاق بگیرد و مجدد رجوع کند، همچنان عقد نکاح اولیه پا برجا خواهد بود و بنابراین شرط وکالت ضمن آن نیز پا برجا خواهد بود و اگر زن مجدد بخواهد تقاضای طلاق کند، امکان استفاده مجدد از وکالت در طلاق، وجود خواهد داشت.


دریافت حق سرویس در رستورانها غیرقانونی است
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10
دریافت حق سرویس در رستورانها غیرقانونی است :
 
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۰
مدیر کل نظارت بر شبکه‌های توزیعی و اقتصادی سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان: دریافت حق سرویس تحت هر عنوان در رستوران‌ها، غیرقانونی است.

به گزارش شاتا؛ اکبر تقوی شوازی گفت: بر اساس ماده 57 قانون اصلاح قانون نظام صنفی مصوب سال 1392 عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمت به بهایی بیش از نرخ های تعیین شده و هر نوع عملی که منجر به افزایش بهای کالا یا خدمت به زیان خریدار گردد از مصادیق گرانفروشی است. نظر به اینکه دریافت مبلغی تحت عنوان حق سرویس موجب افزایش نرخ اغذیه و اشربه مورد عرضه در رستوران ها و چلوکبابی ها خواهد شد بنابراین دریافت هرگونه وجه اضافی علاوه بر قیمت های اعلامی غیر قانونی و تخلف گران فروشی محسوب می گردد و با متخلفین برخورد خواهد شد .

وی افزود: در رستوران ها تمام هزینه های مرتبط و عوارض قانونی در قیمت اغذیه و اشربه لحاظ شده و تمام رستوران ها در جهت حمایت از حقوق مصرف کنندگان ملزم به نصب تابلو قیمت هستند و از آنجایی که دریافت هر گونه مبلغی تحت عنوان حق سرویس موجب افزایش نرخ اغذیه و اشربه مورد عرضه در رستورانها و چلوکبابی ها خواهد شد لذا دریافت هرگونه وجه اضافی مازاد بر نرخ مصوب و تحت هر عنوان ازجمله حق سرویس ازجانب رستورانها ممنوع است .

مدیر کل نظارت بر شبکه های توزیعی و اقتصادی سازمان حمایت با اشاره به ماده 91 قانون نظام صنفی و نیز بند ب مصوبه صد ویازدهمین جلسه هیئت عالی نظارت بر سازمانهای صنفی کشور گفت: از آنجائی که واحدهای پذیرایی تحت پوشش سایر دستگاهها از جمله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری (رستورانهای بین راهی، سفره خانه های سنتی و مهمان‍‍پذیرها ) علاوه‌ بر دریافت‌ پروانه فعالیت ‌دستگاههای ‌اجرایی‌ متبوع‌ ، ملزم به دریافت پروانه کسب از اتحادیه های صنفی مرتبط نیز می باشند؛ لذا به لحاظ تعیین و رعایت قیمت، عرضه کالا و خدمات تابع قانون نظام صنفی می باشند لذا دریافت حق سرویس ازجانب اینگونه واحدها نیز تخلف محسوب شده و بر اساس قوانین تعزیرات حکومتی و نظام صنفی قابل پیگیری و رسیدگی می باشد . 

تقوی شوازی همچنین گفت: با توجه به غیرقانونی بودن دریافت حق سرویس ازجانب رستوران ها و چلوکبابی ها و صنوف مشابه، بدیهی است هیچ سازمان یا ارگانی نظیر اتحادیه صنفی و غیره قبل از کسب مجوزهای قانونی نمی تواند مجوزی برای اینکار صادر کند.

وی افزود: مردم عزیز می‌توانند در صورت مشاهده هرگونه تخلف در این زمینه ، مراتب را از طریق تلفن 124 به سامانه دریافت و رسیدگی به شکایات مردمی سازمانهای صنعت ، معدن و تجارت استانها و یا اتحادیه مذکور در سراسر کشور اعلام تا مورد رسیدگی قرار گیرد.

این‌ مقام ‌مسئول همچنین از انجام نظارت‌های ‌محسوس و غیر محسوس بر عملکرد رستورانها خبر می دهد و خاطرنشان می سازد اگر در این نظارتها ، مواردی از تخلف مشاهده شود پیگیری و برابر قانون برخورد خواهد شد.
 

حضور وراث جدید پس از انجام مراحل انحصار وراثت
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10
 

یک حقوقدان در گفت‌وگو با «حمایت» بررسی کرد 


حضور وراث جدید پس از انجام مراحل انحصار وراثت

 

 
در صورت فوت انسان، اموال وی به وراثش منتقل می‌شود  اما لازم است منحصر بودن و سهم‌الارث هر یک از وراث در دادگاه بررسی و اثبات شود تا آنها بتوانند سهم‌الارث خود را مطالبه و در آن تصرف کنند. انحصار وراثت به معنای معلوم کردن تعداد وراث متوفی توسط مراجع ذی‌صلاح است و هر یک از وراث و اشخاص ذی‌نفع در ترکه می‌توانند صدور گواهی انحصار وراثت را درخواست کنند. البته اشخاص ذی‌نفع حتی در صورت وجود ورثه نیز می‌توانند درخواست انحصار وراثت کنند.
سعید مرادی، حقوقدان و وکیل دادگستری در گفت‌وگو با «حمایت» در پاسخ به این پرسش که اگر بعد از انحصار وراثت، وراث جدید پیدا شود، تکلیف چیست، اظهار کرد: ابتدا لازم است به این نکته مهم و اساسی اشاره شود که چنانچه معلوم شود کسی با علم به عدم وراثت خود یا وجود وراثی به غیر از خود، تحصیل گواهی حصر وراثت کرده است، برابر ماده 9 قانون تصدیق انحصار وراثت کلاهبردار محسوب و علاوه بر پرداخت خسارت، به مجازاتی که برای این جرم در نظر گرفته شده است، محکوم می‌شود. حال اگر گواهی حصر وراثتی در کمال حسن نیت دریافت شود اما بعدها وراث جدیدی پیدا شود افراد مورد نظر می‌توانند با در دست داشتن مدارک مستند و مستدل به استناد ماده 362 قانون امور حسبی، به گواهی مذکور اعتراض کرده و خواستار اصلاح آن شوند که این حکم نیز قابل تجدید نظر است.
 
 نحوه تغییر در مفاد انحصار وراثت
وی با بیان اینکه تمامی کسانی که برابر قانون حق درخواست گواهی حصر وراثت را دارند، به علاوه دادستان حق اعتراض به گواهی صادره را نیز دارند، افزود: بدیهی است دادستان در موارد تشخیص بلاوارث بودن متوفی بر اساس اطلاعات موجود و وجود محجور و غایب وارد عمل شده و حق قانونی اعطایی را اعمال خواهد کرد و اگر وراث نیز پس از صدور گواهی مذکور، ترکه را تقسیم کرده‌ باشند، هر یک به میزان سهم‌الارث دریافتی در مقابل وراث جدیدی که اعتراض آنها پذیرفته شده مسئول است و باید نسبت به عودت آن اقدام کنند. در غیر این صورت فرد یا افراد مورد نظر می‌توانند از طریق طرح دعوای حقوقی نسبت به احقاق حق اقدام کنند. این اعتراضات ممکن است در مورد تعداد ورثه و زوجیت وراث باشد که به هرکدام رسیدگی و در صورت اثبات گواهی مورد نظر اصلاح می‌شود.  این حقوقدان در مورد اینکه تغییر در مفاد انحصار وراثت چگونه است، گفت: یکی از موارد تغییر مفاد انحصار وراثت، پیدا شدن وراث جدید است بنابراین اگر منظور اعمال تغییرات در گواهی است، نیز همانگونه که اشاره شد با مراجعه به مرجع صلاحیتدار و ارایه اسناد و مدارک معتبر در جهت اثبات وراثت، هر گواهی انحصار وراثت ممکن است تغییر کند.
 
 چگونگی ارث بردن زوجه
وی در ادامه یکی از موضوعات مهم در خصوص تعیین وراث و انحصار وراثت را پرداختن به ارث بردن زوجه یا زوجات از شوهر دانست و در خصوص نحوه ارث بردن زوجه بیان کرد: برابر ماده 831 قانون مدنی، موجبات ارث شامل نسب و سبب است. قانونگذار در ماده 862 کسانی را که به نسب ارث می‌برند سه طبقه شامل پدر مادر، اولاد و اولاد اولاد؛ اجداد، برادر، خواهر و اولاد آنها و نیز اعمام، عمات، اخوال، خالات و اولاد آنها عنوان کرده و همچنین مطابق ماده 863 قانون مذکور، هر یک از وارثین طبقه بعد وقتی ارث می‌برند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد. در ادامه ماده 864 اشعار می‌دارد از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می‌برند، هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
مرادی ادامه داد: لازم به ذکر است اگر در یک نفر موجبات متعدده ارث جمع باشد به جهت تمام آن موجبات ارث می‌برد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری شود. 
وی تاکید کرد: برابر مواد 882، 940، 938، 942، 944، 945، 946، 947، 949 و 866 قانون یاد شده به ترتیب این چنین عنوان شده است که بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمی‌برد. فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می‌برند.
 
 اشتراک زوجه با سایر خویشان در تمام طبقات ارث 
این وکیل دادگستری با بیان اینکه زوجین که زوجیت آنها دایمی باشد، از یکدیگر ارث می‌برند، اظهار کرد: زوجه در صورتی که میت دارای اولاد و اولاد اولاد نباشد ربع ترکه (یک جهارم) و در صورتی که میت اولاد و اولاد اولاد داشته باشد، ثمن ترکه(یک هشتم) را تصاحب می‌کند. در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن ترکه که به زوجه تعلق دارد، بین همه آنها بالسویه  تقسیم می‌شود. اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد، زوجه از او ارث می‌برد؛ اگرچه طلاق بائن باشد مشروط بر اینکه زن شوهر نکرده باشد. 
وی اضافه کرد: اگر مردی در حال مرض زنی را عقد کند و در همان مرض قبل از دخول بمیرد، زن از او ارث نمی‌برد اما اگر بعد از دخول یا بعد از صحت یافتن، از آن مرض بمیرد، زن از او ارث می‌برد. 
به گفته مرادی، در مجموع اینگونه استنباط می‌شود که هیچ وارثی نمی‌تواند مانع از ارث بردن زوجه شود زیرا او در موقعیتی برتر از خویشاوندان قرار دارد و به همین دلیل است که در تمام طبقات ارث اشتراک زوجه با سایر خویشان تصریح شده است. 
وی خاطرنشان کرد: در کنار موارد فوق باید به توارث در نکاح منقطع اشاره کرد که محل اختلاف بوده و اتفاق نظری در این زمینه وجود ندارد. گروهی معتقدند که اگر شرط وراثت به سود یکی از دو طرف یا هر دو طرف باشد باید ان را نافذ شمرد اما عده دیگری این شرط را باطل می‌دانند.
این حقوقدان خاطرنشان کرد: شاید این مخالفت از آن جهت است که این قواعد با نظم عمومی در ارتباط بوده و نمی‌توان با تراضی برخلاف آن رفتار کرد البته تا زمانی که این نظریه غالب است از راه وصیت کردن ثلث اموال نسبت به همسر یا انتقال بخش مورد نظر در زمان حیات به همسر می‌توان اقدام کرد. 

اثبات مالکیت در خصوص املاک بدون سند
9 دی 1395
نوشته شده توسط : علیرضا باقری در ساعت : 3:10

در گفت‌وگوی «حمایت» با یک حقوقدان بررسی شد :

 
اثبات مالکیت در خصوص املاک بدون سند

 

 

گروه حقوقی- مهدیه سید میرزایی: «همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده یا کسی را که ملک مزبور به او منتقل شده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور ازمالک رسمی ارثاً به‌او رسیده باشد مالک خواهد شناخت.» این بخشی از مقرره ماده 22 قانون ثبت است که مالکیت در خصوص املاک را تنها با سند رسمی به رسمیت می‌شناسد.

سند از جمله مهمترین ادله اثبات دعوی در امور مدنی محسوب می‌شود و عبارت از هر نوشته‌ای است که در مقام دعوی یا دفاع، قابل استناد باشد. قانون مدنی سند را به دو دسته عادی و رسمی تقسیم می‌کند و حسب موضوع، این اسناد از اعتباری متفاوت برخوردارند. اسناد رسمی در مقایسه با اسناد عادی مزایایی دارند؛ از جمله اینکه سند رسمی، قدرت اجرایی دارد. در حالی که اصل در اسناد عادی، نداشتن قدرت اجرایی است همچنین در مورد سند رسمی، فقط ادعای جعل قابل طرح است، در حالی که سند عادی در معرض ادعای جعل بوده و قابل تکذیب  یعنی تردید و انکار نیز است. آرش دولتشاهی، حقوقدان، در گفت‌وگو با «حمایت» به وضعیت معاملات نسبت به املاک فاقد سند رسمی یا انتقال ملک با سند عادی پرداخته است.
دولتشاهی در خصوص املاک بدون سند یا به عبارت دیگر، بدون سند رسمی اظهار کرد: یکی از معضلات و دعاوی که در سال‌های اخیر در محاکم دادگستری مطرح بوده، دعاوی ناشی از انتقال عادی املاک و اموال غیرمنقول بدون سند رسمی است.

 در مورد اسناد عادی امکان بروز جعل و تزویر بیشتر است
وی با بیان اینکه این نوع دعاوی، به استناد وجود اسناد عادی ملکی مطرح می‌شود، افزود: به دلیل ایجاد این قبیل دعاوی در محاکم دادگستری، قانونگذار باید به وضع قوانینی اقدام کند تا در موضوع معاملات اموال غیرمنقول و املاک، فقط اسناد رسمی اعتبار داشته باشند و معاملات صورت‌گرفته با اسناد عادی، فقط نسبت به طرفین معامله نافذ باشد. در این صورت از بسیاری سوءاستفاده‌ها کاسته خواهد شد.  این حقوقدان ادامه داد: به دنبال وقوع بسیاری از معاملات املاک که بدون وجود سند رسمی صورت می‌گیرد، افرادی در منازل بدون سند ساکن می‌شوند؛ در حالی که بسیاری از این واحدهای مسکونی، فاقد حداقل امکاناتی مانند آب، برق و گاز است. در نتیجه چنین معاملاتی، دعاوی و اختلافات بسیاری ایجاد شده که موجب افزایش بار پرونده‌های واصله به دادگاه‌ها می‌شود اما اگر جایگاه اسناد رسمی ارتقا پیدا کند، از بروز بسیاری جرایم و دعاوی کاسته می‌شود.
وی اضافه کرد: این موضوع در حالی است که اگر سند رسمی نبوده بلکه عادی باشد، امکان بروز جعل و تزویر بیشتر است.

  نظریه شورای نگهبان
دولتشاهی با بیان اینکه مدتی قبل فقهای شورای نگهبان درباره مواد ۲۲، ۴۶، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک نظر خود را اعلام کردند، عنوان کرد: بر این اساس، فقهای شورای نگهبان «اطلاق مواد ۲۲ و ۴۸ قانون ثبت را در بی‌اعتبار دانستن اسناد عادی غیررسمی که قرائن و ادله قانونی یا شرعی معتبر بر صحت مفاد آنها باشد» مغایر شرع دانستند.
وی ادامه داد: اگر اسناد رسمی تقویت شده و حداکثر 10 درصد مردم‌ در معاملات، با وجود بیع‌نامه و قولنامه، وجوه مورد نظر را پرداخت کنند و 90 درصد پرداخت‌ها موکول به وجود اسناد رسمی باشد، بسیاری از موارد ارتکاب جرایمی از قبیل کلاهبرداری و انتقال مال غیر کاهش خواهد یافت.

 دعوای الزام به تنظیم سند رسمی آپارتمان و ملک
این وکیل دادگستری به این موضوع نیز اشاره کرد که دعوای الزام به تنظیم سند رسمی آپارتمان و ملک، یکی از مواردی است که بیشترین تعداد دعاوی را در دادگستری به خود اختصاص داده است.
وی اضافه کرد: علت اصلی و عمده بسیاری از موارد جرم انتقال مال غیر، اعتبار اسناد عادی در جامعه است. در حالی که با وجود تنظیم اسناد رسمی، از ورودی محاکم در این مورد تا اندازه بسیاری کاسته خواهد شد. زیرا بسیار نادر و تقریبا غیرممکن است که نسبت به یک ملک، دو سند رسمی معارض وجود داشته باشد که البته علت آن نیز بروز اشتباهات ثبتی است.
به گفته دولتشاهی، در معامله معارض در واقع فروشنده قولنامه‌ای را امضا می‌کند و متعهد می‌شود اگر خریدار به تعهدات خود عمل کرد، در تاریخ معین در دفتر اسناد رسمی ‌حاضر و سند را به نام خریدار انتقال دهد اما به جای انجام این تعهد، قولنامه دیگری در خصوص همان ملک را با دیگری تنظیم می‌کند یا در دفتر اسناد رسمی ‌سند را به نام خریدار دوم منتقل می‌کند؛ در اینجا بین تعهدات فروشنده در قبال خریدار اول و دوم تعارض به وجود می‌آید.
دولتشاهی گفت: این در حالی است که در مورد اسناد عادی، معامله معارض، دور از ذهن نخواهد بود و چه بسا یک آپارتمان، با سند عادی به ده‌ها نفر فروخته شود.
وی در ادامه اظهار کرد: علت بسیاری از پرونده‌های ملکی در کشور طی سال‌های اخیر که فرد یا افرادی، تعدادی واحد مسکونی مشخص را به افراد بسیاری واگذار کرده‌اند، به نواقص قانونی مربوط می‌شود زیرا قانون در برخی موارد، دست افراد را در استفاده از اسناد عادی و معتبر بودن آن باز گذاشته است.
این حقوقدان تاکید کرد: اگر تدبیری اتخاذ شود که در مورد اموال غیرمنقول، فقط با استفاده از اسناد رسمی بتوان معامله کرد، از بار دعاوی محاکم قضایی، دولت و مردم، بسیار کاسته خواهد شد.
 


صفحه قبل 1 ... 47 48 49 50 51 ... 91 صفحه بعد
 
لينك دوستان
پارتیشن – نصب پارتیشن – قیمت پارتیشن
پارتیشنکار و سازنده و نصاب پارتیشن اداری – انواع پارتیشن دوجداره و تک جداره کابینت
ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
لوازم لوکس برلیانس و جک و لیفان
امید ماهر نژاد
فروشگاه انلاین وبسایت اموزشی صوت حقوق
وبسایت صوت حقوق
فندک برقی سیگار لمسی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فایل های صوتی حقوق و آدرس voicelaw.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لينكستان
وب سایت حقوقی علیرضا باقری
بسته وکالت 94
وبسایت صوت حقوق
ساختن وبلاگ
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
آی کیو مگ
یکانسر
ریحون مگ
لیست تمام پیوند ها
بر چسب ها
حقوق , قانون , لیسانس حقوق , فقه و حقوق , کارشانسی ارشد حقوق خصوصی , کارشناسی ارشد حقوق عمومی , فایل صوتی اصول فقه , مسئولیت مدنی , جزوه حقوق مدنی 3 استاد شعبانی , حقوق تجارت 4 دکتر ولد خانی , فایل صوتی مدنی 5 , دریافت تست جزای عمومی یک , جزوه مقدمه علم حقوق , تدریس حقوق بین الملل خصوصی1 , تدریس ادله اثبات دعوا ,
 
تمامی حقوق اين وب سايت محفوظ و استفاده غیر مجاز مورد پیگرد قضایی قرار خواهد گرفت فایل های صوتی حقوق .
گرافيك توسط : تم ديزاينر